یک پدرانه

ساخت وبلاگ
دکتر برویر تو کتاب وقتی نیچه گریست اروین یالوم، دیشب به نیچه گفت : من به اثر شفابخش سخن گفتن ایمان دارممن هم ایمان دارحرفای تکراری زیادی زدم    حرفای جدید زیادی شنیدم      حالا منم و رنج و دنیای واقعی یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 18:32

نفسم سخت شده بود. گفت فرض کن اینجا نشسته. همه حرفا و سوالتو بگو و بپرس. رومو برگردوندم. گفتم نمیتونم. گفت سعی کن. نگاه کردم به صندلی خالی. گفتم نمیتونم. سکوت کرد. میخواست نفسم راه باز کنه. نمیکرد. گفت یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 90 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 18:32

همون پنج شنبه ای که شبش کلی مهمون داشتیم. بعد از ظهرش بود که یه بهوته مسخره پیدا کردم و مکالمه رو شروع کردم. برای نوشتن هر جمله هزار بار فکر میکردم و هزار ثانیه دست دست میکردم. اما هرچی پیش رفت، هرچی یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 18:32

به دیبی تو کلاه قرمزی دقت کردی تاحالا؟ آقای همساده چطور؟ دیدی چطور آقای همساده به غصه هاش میخنده و قهقه میزنه؟ دیدی دیبی چقدر راحت و ساده و خالصانه همه نقشه های پسرعمه زا و کلاه قرمزی رو نقش برآب میکن یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 18:32

شروع ترم۴اولین روز ترم ۴ بندهیکشنبه ها تعطیلمامروز جلسه اول بازی درمانی بود.خیلی برا این کلاس شوق و ذوق داشتم. ولی..یه استاد بیخود، و ازهم پاشیدگی ذوق و شوق من :/ چرا اخه چراااااااااااااااایه پوستر دیدم. دوره یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 91 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 18:32

روشنی را میشود به خانه مهمان کردیه اکواریوم مستطیلی با چهارتا ماهی کوچولو که اندازه نصف یک بند انگشت اند. دایی مجید بهم داد. یه جورایی التماس میکرد که وردار ببر تروخدا. اوردمشون. امروز اکواریومشون رو حسابی شستم و چسب باریک خوشگل ابر یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 18:32

سومین دوره مسابقه داستان کوتاه جایزه ارغوان

 

میخوامش میفهمی؟

یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 82 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 18:32

آجی دیشب زنگ زد گفت کجایی؟ گفتم وسط سالن، گفت برو یه جا خلوت میخوام غر بزنم. رفتم اتاق. گفتم جانم؟ اونم شروع کرد به غر زدن و تعریف کردن ناردحتیاش از هرکی که حالا اینجا مهم نیست کی و چی. حرف زدیم و حرف یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 90 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 18:32

امروز کسی یادم اورد حرف استادی از ترم یک دانشگاه که بعد از خوندن یه گزارش کوتاه بود که با کمی حس طنز نوشته بودم "معلومه که دست به قلمی. تو نویسنده خوبی میتونی بشی"و من یادم اومد تمام کسایی که منو برا یک پدرانه...
ما را در سایت یک پدرانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-these-days بازدید : 94 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 18:32